واژه دیو بیانگر اختلاف اقوام آریایی در پرستش خدا می باشد .
"دیو" در زبانهای هند و اروپایی( جز ایران )بررسیهای ریشه شناختی نشانگر این است که واژهی "دیو" در همه زبان های آریایی، معنای "خدا" داشته است. دیو در سانسکریت "devā" بوده که به خدایان کهن آریایی گفته می شد و امروزه در هند معنی خدا دارد ( deva).در یونانی این واژه به صورت "zeus" در آمده که نام بزرگ خدایان یونان باستان است. بخش نخست واژه "ژوپیتر" ( Ju) Jupiter نیز که پدر خدایان رومی است از همین ریشه است.در لاتین "deus" به معنی خداست . در فرانسه "dieu" در ایتالیایی "dio" و در اسپانیایی "dios" همه معنی خدا را دارند.در انگلیسی این واژه به صورتهای گوناگون آمده. واژهی "deity" که در انگلیسی ِ امروزبه معنی "خدا" است، با واسطه از فرانسوی، از "deitas" در لاتینی برگرفته شده. واژهی دیگر "divine " به معنای "خدایی " این هم از " divinus" لاتینی برگرفته شده. واژهی "deism" به معنای "خداگرایی" (گونه ای ویژه از باور به خدا) نیز از همان ریشهی لاتینی است.
دیو در زبان فارسی
"دیو" در فارسی باستان "daiva" بود. این واژه در واژه "daivadāna" نیز وجود داشته که به معنای "پرستشگاه دیوان" است. در اوستایی نیز این واژه به صورت "daēva" بوده. در فارسی میانه (پهلوی) این واژه به صورت "dēw" تلفظ می شده. و امروزه به صورت "div" تلفظ می گردد. در کردی دیو را dew می گویند.اما در فارسی برعکس دیگر زبان ها واژه دیو به معنی آفریدههای "اهریمن" است که جایگاهی برابر "ایزدان" - که کارگزاران اهورامزدا هستند را دارند .در شاهنامه فردوسی دیوان به مردمان پیش از کوچ آریاییان گفته شده که هرچند متمدن بودند اما به پای آریاییان نمی رسیدند .پس هر دو معنای "دیو" بد است. در متون دینی، کسانی را که پیرو دین مزداپرستی (مزدَیسنا) نبودند و بیگانگان و دشمنان، "دیویسنان" نامیده اند.