واژه

معنی کلمات

واژه

معنی کلمات

معنی کلمات و معانی اسمها و شهرها و کشورها و رسم و رسومات
تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
آخرین نظرات

۱۱۴ مطلب با موضوع «ریشه یابی چند واژه» ثبت شده است

این پیشوند امروزه به کار نمی رود و تنها در چند واژه کهن فارسی کاربرد دارد . دُش به معنی بد است . پس دشنام یعنی نام بد ، دشمن یعنی انسان بد ، دشخیم در برابر بدخیم است . امروزه دشخیم را دژخیم می گوییم . دشوار  براس اینکه آسان نیست چنین گفته شده است . تنها این پیشوند فارسی نیست که فراموش شده است . پیشوندها و پسوندها و واژگان بسیاری را ما ایرانیان در گذر تاریخ از یاد برده ایم . اگر این واژه ها را جان بود از دست ما فریادشان به آسمان می رفت که چرا ما را فراموش کرده اید . ما یادگار نیاکانتانیم .
برخلاف گمان بیشتر مردم واژه لغت ریشه عربی ندارد . لغت  همان LOGO  در یونانی است .LOGO  به گونه لُــغــة در عربی وارد شده است .در قرآن همه جا از لسان به جای لغة  استفاده شده . مثال : لساناً عربیاً /ما أرسلنا من رسولٍ إلا بلسان قومه . و ...اما در فارسی منظور ما از لغت آن نیست که عرب می گوید . مقصود ما فارسی زبانان واژه است . پس کاربرد فارسی آن با عربی اش گوناگون است .
عینک از پیوند( عین به معنی چشم + ــَـک ) ساخته شده است . ظاهراً  عربی است .اما در عربی به عینک می گویند نَظّارة یا مِنظار و در عامیانه عراق مَنظرة . پس این واژه ساختگی است . ما فارسی زبانان از ریشه عربی واژه جدیدی ساخته ایم . سمعک هم چنین است .  پسوند ــک برای ساخت اسم ابزار است مثل غلتک ، روروک، غربیلک ،مگسک و ...
گرما از ریشه ی گرم است . اما سرما از ریشه ی سرم نیست . چون گرما و سردا  را با هم می گوییم  سردا به سرما تغییر کرده است . پس در اصل گرما و سردا است . نمونه دیگر عدد پنجده یا پانجده است که گفتنش سخت است و پانزده شده و ششده بنا به همسایگی با آن تبدیل به شانزده شد . نمونه دیگر ( یا مَن اسمُهُ دَواء و ذکرُهُ شِفاء ) است که  ما در فارسی شِفاء به کسر  حرف شین را به فتح شین و شَفا می گوییم و این به دلیل نزدیکی دواء و شفاء است که شَفاء تحت تأثیر دَواء تغییر حرکت داده است . جالب اینکه اصلاً شَفا معنی خوبی هم ندارد و به معنای جان کندن است و آخرین لحظات زندگی شخص محتضر را شَفا می گویند . پس شاید بهتر است بگوییم خدا شِفایت دهد .
یوغور چند املا دارد . این واژه به معنی ستبر و زمخت است .معنی این کلمه در لغتنامه ها : یُــغور. [ ی ُ ] (ترکی ، صفت است ) یغر. از مصدر یغورماق (خمیر کردن ) . در تداول عامه ، ستبر و عظیم الجثه (از لحاظ تشبیه به خمیر ورآمده ). یوقور. [ی ُ قُرْ ] (ترکی ، صفت ) یوغور. یغور. گنده . بزرگ . گردن کلفت . زمخت .
قالپاق ماشین نامی ترکی است .از ریشه واژه ای به معنی کلاه. در فرهنگهای لغت معنی قالپاق چنین آمده است : قالپاق . (ترکی ، اسم )کلاه ترکان از پوست که پشم آن بازکرده نباشند .
اصل این کلمه ترکی است و با ط نوشتن آن نادرست است . قره یعنی سیاه و قاتی یعنی مخلوط. قاتی . (از ترکی ) از قاتمک و قاتمق . مخلوط. درهم
گلنگدن . [ گ َ ل َ گ ِ / گ َ دَ ] (ترکی ، اِسم  مرکب ) در ترکی به معنی آینده و رونده است و اصطلاحاً در تفنگ به بخشی از آن گفته می شود که متصل به خشاب است و با حرکت دادن و پیچانیدن آن فشنگ به محفظه رود و یا پوکه ٔ فشنگ از محفظه ٔ منتهای آن خارج شود.
کردها این واژه را از زبان خود در فارسی انداخته اند . شل و پل برابر درب و داغان در فارسی است .