واژه

معنی کلمات

واژه

معنی کلمات

معنی کلمات و معانی اسمها و شهرها و کشورها و رسم و رسومات
تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
آخرین نظرات

۷۹ مطلب در اسفند ۱۳۸۸ ثبت شده است

گنج + فهم = گنج فهم  ==» گنجفه  همان پاسور ببینید در لغتنامه دهخدا چه آمده است .
تازیانه از پیوند تاز + ی + ــانه ساخته شده است . بن مضارع تاختن می شود ( تاز ) و چون تازیانه در آغاز برای راندن چارپایان به کار می رفت آن را چنین نامیدند . یعنی ابزار تاختن .
وجود واژه های ترکی در فارسی پدیده ای کاملاً طبیعی است .این دو زبان واژه ستانی بسیاری از هم داشته اند.گاهی فهم پاره ای از متون کهن فارسی  بدون دانستن زبان ترکی امکان ندارد. کسی که می خواهد با زبان فارسی به خوبی آشنا باشد ناچار است قدری با این زبان آشنا باشد . به ادامه مطلب مراجعه کنید .
بندر از بَـند که بن مضارع بستن است برگرفته شده است .بندر یعنی شهر بسته شده . به راستی نیز چنین است .بندر از یک سو به دریا می رسد و از این رو بسته است . این تنها گمان من است و در آن یقین ندارم .
استکان: واژه‌ای روسی کوتاه شده dastakan   زبان شناسان می‌گویند این واژه روسی در اصل از واژه فارسی باستان dasta برگرفته شده است . dasta: جامی است دسته دار که به آسانی می شد با دست گرفت .افزون بر استکان ،  قوری و سماور  و کتری هم روسی اند .
آقا: بزرگ تر ،  از ریشه مغولی aqa (برادر بزرگ تر) آغا: شاهزاده خانم، خاتون (نامی محترمانه برای زنان عالی نسب یا برای مردی که مانند آغامحمّخان قاجار مقطوع النسل است .) در فرهنگ های لغت معمولاً این دو عنوان را گاهی تورکی ( ترکی ) و گاهی مغولی می دانند . مثلاً : آقا. (ترکی ، اسم ) خواجه . کیا. مهتر. سراکار. سرکار. بزرگ . سَر. سَرور. میر. میره . خداوند. خداوندگار. سیّد. مولی . صاحب . و در صدر یا ذیل نامهای خاص ، کلمه ٔ تعظیم است .- آقابالاسر ؛ مدعی سری و مهتری بر کسی بی سود و نفعی برای آن کس : آقابالاسر لازم ندارم .- مثل آقاها ؛ در تداول خانگی ، مؤدّب . موقّر.
در رسم الخط عثمان طاها  چنین نیست و قرآن ، قرءان نوشته شده است . کلمات دیگری همچون قرآن نیز وجود دارند که دارای آ در میانه هستند . مانند : مِرآة ، رآلیسم ، لَـآلـی ( جمع لؤلؤ به معنی مرواریدها ) حتی گاهی تئاتر را تآتر می نویسند. در رسم الخط وحدت رویه وجود ندارد . از آنجا که حرکت متجانس پیش از حرف  الف در کلمه  ( قُ رْ ءَ ا ن ) یعنی حرکت همزه فتحه است پس بهتر است که قرآن را همین گونه با (آ) نوشت نه قرءان . آیت الله مکارم شیرازی در کتاب رسم الخط عثمان طه در عین اینکه محاسن این رسم الخط را برمی شمارد ایراداتی کاملاً منطقی به این رسم الخط وارد ساخته است
تاریخ یک واژه عربی و بر وزن تَفعیل است . اصل این واژه تَوریخ بوده است که برای آسانی تلفظ حرف واو آن تغییر کرده است و به صورت تاریخ و تأریخ شده است . واژه پارسی سَره اش از یاد رفته است . در کردی به تاریخ می گویند میژو . بی گمان در پارسی نیز واژه ای برابر تاریخ بوده اما همچون هزاران واژه دیگر  از یاد مردمان فارسی زبان برفته است .
این واژه که از پارسی در عربی به صورت استاذ وارد شده است در  فارسی میانه به صورت  awestadبوده و احتمالاً از ریشه ایستادن ( اِستادن) برگرفته شده باشد . استاد کسی است که می ایستد و به دانشجویان نشسته اش درس می دهد .
اُجاق: آتشدان اجاق یک واژه تورکی ( ترکی )است .  ojaq ( آتشدان) برگرفته از (ot) به معنای آتش + Jaq (پسوند جا ) می باشد.