آد پسوند صفت سازی در پارسی کهن بوده که امروزه دیگر با آن واژه سازی نمی شود .آد در فرهاد، هفتاد، هشتاد،نواد یا نود هنوز به چشم می خورد . فرهاد به معنی شکوهمند( با شکوه ) است .
ادامه مطلب را بخوانید.
فرهاد. [ ف َ ] (اِخ ) کوهکن . مردی است که بنابه روایت کتاب خسرو و شیرین نظامی شغل سنگتراشی داشته و رقیب خسروپرویز در عشق شیرین دختر شاه ارمنستان بوده است . وی سرانجام جان خود را بر سر این عشق گذاشت و هنگامی که خبر دروغین مرگ شیرین را به او دادند از فراز کوه درغلتید و جان سپرد : ... فرهاد فریفته ٔ این زن [ شیرین ] شد و خسرو او را به کندن کوه بیستون گماشت . فرهاد در آن کوه به بریدن سنگ مشغول شد و هر پاره ای که از کوه می برید چنان عظیم بود که امروز صد مردآن را نتواند برداشت . (ترجمه ٔ تاریخ طبری بلعمی ).به تندی چنان اوفتد بر برم که میتین فرهاد بر بیستون .
آغاجی .تا چند کنی کوهی کو را نبود گوهردر کندن کوه آخر فرهاد نخواهی شد.
خاقانی .که هست اینجا مهندس مردی استادجوانی نام او فرزانه فرهاد.
نظامی .هوسکاری آن فرهاد مسکین نشان جوی شیر و قصر شیرین .
نظامی .من اول روز دانستم که با شیرین درافتادم که چون فرهاد باید شست دست از جان شیرینم .
سعدی .شهره ٔ شهر مشو تا ننهم سر در کوه شور شیرین منما تا نکنی فرهادم .
حافظ.