معنی هاجَر

هاجر مخفّف (ها أجـرُکِ علــی دُعــائــک ) است . دو کلمه ی اول (ها أجـرُکِ علــی دُعــائــک ) به صورت ها أجر و سپس هاجَر درآمده است . فرعون مصر به چشم ناپاک به سارا زن حضرت ابراهیم نگریست و وقتی به او نزدیک شد ؛ دستش خشک شد و پی برد این زنی عادی نیست و از او خواست که او را ببخشاید و سارا دعا کرد و خداوند دعایش را برآورده کرد و دست فرعون خوب شد و در عوض دعا ؛ فرعون کنیزی بدو بخشید و گفت : (ها أجـرُکِ علــی دُعــائــک ) . نام این کنیز از روی این جمله هاجر شد . هاجَر زنی مصری و کنیز سارا بود که فرعون مصر به ابراهیم بخشید. سارا نازا بود و فرزندی نمی‌آورد، بنابر این تصمیم گرفت کنیزش را به شوهرش ابراهیم ببخشد. ابراهیم هاجر را به زنی گرفت، و از او صاحب فرزندی به نام اسماعیل شد. سارا از ابراهیم خواست که هاجر و پسرش را از خانه دور کند. ابراهیم، هاجر و اسماعیل را در بیابان حجاز رها کرد. پولس در نامه‌ای که به غلاطیان نوشت، هاجر را با عنوان مادر شریعت ذکر کرد . بر اساس روایات اسلامی، هاجر در جستجوی آب هفت‌بار بین دو کوه صفا و مروه سعی کرد؛ تا این که چشمه زمزم زیرپای اسماعیل روان شد. مسلمانان در حج و عمره مکلف‌اند تا مانند هاجر هفت بار فاصله بین دو کوه صفا و مروه را طی کنند. مسلمانان عقیده دارند هاجر در جوار خانه کعبه و در حجر اسماعیل مدفون است. مسلمانان اصرار دارند که طواف از داخل حجر اسماعیل جایز نیست و خانه هاجر نیز می‌بایست همچون کعبه طواف شود. مسلمانان همچنین حضرت  محمد پیامبر اسلام و دیگر طوایف قریش را از نوادگان هاجر می‌دانند.و یهود را از نسل اسحاق که فرزند سارا بود می دانند . توضیح اینکه سارا در میانسالی صاحب فرزند شد .