واژه

معنی کلمات

واژه

معنی کلمات

معنی کلمات و معانی اسمها و شهرها و کشورها و رسم و رسومات
تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
آخرین نظرات
زبان عربی و لهجه ی مصری حروف زیر در گویش مصری به گونه ی دیگری تلفّظ می شود . ث = که گاهی  "ت" و در پاره ای از  کلمات "س" تلفظ می شود.ج = که معمولا ( گ ) تلفظ می شود.ذ = گاهی  "د" و گاهی  "ز" تلفظ می شود.ظ = به صورت "ز" ولی کمی درشت تر  ادا می شود. ق = همزه تلفظ می شود .مثال: ئوم یعنی قُمْ : بر خیز گویش  مصری یکی از گویش های زبان عربی است.پیدایش  این گویش  در منطقه دلتای نیل(مصر سفلی) است و هم اکنون بیش از 80 ملیون نفر بدان سخن می گویند . هرچند که این گویش برای گفتار و مکالمه های روزمره و کوچه و بازاری است ولی بسیاری از هنرمندان و نویسندگان از آن برای نوشتن  نیز بهره می برند  با این حال زبان رایج و رسمی  روزنامه ها , کتاب ها و بیشتر برنامه های تلویزیون همان عربی فصیح است. فسیاری از فیلم های کارتون بر خلاف سایر کشورهای عربی به گویش محلی مصر است . ویژگی های  قواعد گویش  مصری  یکی از قواعد این گویش  در تلفظ کاستن حروف یا به اصطلاح مخفف کردن است . مثلاً  ( یا وَلَ ) یعنی ( ( یا وَلَـد ). مصری ها همانند سوری ها و لبنانی ها و کلا شرق مدیترانه  فرقی بین ضاد و ذال و ظا در تلفظ قائل نیستند و همه را "ز"یا "د"تلفظ می نمایند . مثال: ذبابة = دبابة  مگسظل = ضل   باقی ماندثوم = توم    سیر مصریان بسیاری از حروف را در تلفظ می اندازند و به نظر می آید جویده جویده سخن می گویند. ما علیه شیء = ماعلیهشی =  معلش عیبی ندارد معادل  لابأس به در فصیحما أکلت شیء = ماأکلتش =    ماکلتش چیزی نخوردم البته افزودن حرف  شین از اختصاصات گویش آنان است . مثلاً ماعرفناش یعنی ماعرفنا. مثل ما فارسی زبانان تهران که به جای رفت و نیست می گوییم رفتش ،نیستش . فعل مضارع در گویش  مصری مانند بسیاری از گویش  های عربی دیگر مثل لبنانی ها و سوری ها  با اضافه کردن "ب" به اول فعل مضارع فصیح و و سبک تلفظ کردن علامت مضارع(مثلا همزه در صیغه متکلم وحده) ساخته می شود.مثال: أنا أشرب =>  بَشرب می نوشم  أنا آقول  =>   بَئول می گویم  أنا أحبک => بَحبَّــک دوستت دارم (نفى آن : مبحبکش!) فعل مستقبل(آینده) در گویش  مصری با تبدیل سین به "ه" و در برخی  مناطق"ح" ساخته می شود.مثال:سأشرب =>  هشرب یا حشرب سأقولُ   =>    حَئول یا هَئولسأنام    =>    هنام یا حنام ادات نفی در گویش  مصری "مش" است. استفاده از این کلمه هم قواعدی را دارد. به عنوان نمونه  اگر بخواهید از "مش" به جای "لن" و "لیس" در فصیح استفاده کنید آن را باید در ابتدا بیاورید. اما اگر بخواهید از آن مانند "لم" یا "لا" نفی فعل استفاده کنید "م" را در اول فعل و "ش" را در آخر می آورید. مثال:لن أشرب = مش هشرب (مش به جای لن و "ه" به جای سین البته عرب هیچ موقع نمی گوید لن ساشرب!)لا أشرب = مابشربشنمی نمی نوشملم أشرب = مشربتش     ننوشیدملم یجئ   = مجاش        نیامدچند مثال دیگر برای گویش مصری : النهار دَه = الیوم ،هذا النهار ( امروز)ترابیزة = طاولة یا مِنضدة   ( میز)الحوسة = الفوضى (شلوغی بی نظمی و اغتشاش ) مانند: ایه الحوسة دی؟ که در فارسی می گوییم: این چه وضعیه؟غیط = زمین کشاورزی عیش = خبز (نان)عبیط = یعنی بدون عقل و ابلهلت وعجن = یعنی کثرة الکلام بلا فائدة أو خیر (حرف زیاد بدون فائده یا همون چرت و پرت ر در فارسی عامیانه )شاکوش (قادوم) = مطرقة (چکش) در عراق چاکوش گویند . أجزاخانة = صیدلیة (داروخانه)