طرقبه: راه خوب ( طُرُق + بــِه )
اصل این اسم تروغبذ از تروغ + بذ به معنی آبادی بزرگ است. پسوند بد و بذ و پت در پارسی باستان برای غیر آدمی و به معنی بزرگ آمده است.
این مطالب از سایت طرقبه آنلاین بدون تصرف بر گرفته شده است .http://www.torghabehonline.com/news/detail.asp?id=221
درباره وجه تسمیه و علت نامیدن این شهر (طرقبه) باید گفت: که نام قدیمی این شهر تروغبذ بوده است. پس از سلطه اعراب مانند بسیاری از اسامی دیگر معرب شده است. در کتاب شهر مشهد تالیف سید محمد کاظم امام چنین آمده است. شهر تروغبود نام این شهر نیز در مصادر مختلف قدیمه و جدیده ترغود، ترعبه؛ طرق و طرقبه نوشته شده است. اصطخری در مسالک الممالک و ابن حوقل در کتاب صبورة الارض یکی از شهرهای طوس را بردعور نوشته اند و ابن رسته اصفهانی در کتاب الاعلاق النفیسه یکی از شهرهای طوس را بردع نام برده است و در برخی مصادر دیگر نام این شهر را به اشکال دیگری مانند برعو و برعوز و ... نیز نکاشته اند.
حافظ ابرو نام یکی از کشتزارهای مهم شهر مشهد را مزرعه برده نوشته است. بی گمان کلمات بردغور، برده، بردع همه یک کلمه بوده و به دست نساخ اندکی تحریف شده است و این شهر بعدها ترغبه و طرقبه نامیده شده است.
با توجه به تغییرات محلی طرق به معنی راه و طرقبه را می توان راه خوب و نیکو تعبیر کرد چرا که سابقا راه مشهد به نیشابور از این مسیر بوده و بر راه جلگه برتری داشته که دارای امنیت بیشتر و هشت فرسنگ نزدیکتر از راه دست است. منقول است که زوار کربلا و مشهد که از شمال مشرف می شده اند از این راه استفاده می کرده اند. در کتاب سه سفرنامه آمده است : و یوم یکشنبه بیست و ششم را وارد دررود شدیم و آنجا کثرت زوار بسیاری بود به حدی که راه و جا نبود و آن شب را در آنجا به سر بردیم و یوم دوشنبه بیست و هفتم روانه طرقبه شدیم و از دررود تا طرقبه شش فرسنگ بود و شب را در طرقبه به سر بردیم و یوم سه شنبه بیست و هشتم را وارد مشهد شدیم.
با توجه به مطالب فوق راه عبور زوار و مسافران مشهد از نیشابور به طرقبه بوده است. اما اخیرا پژوهشی در خصوص ریشه یابی کلمه طرقبه توسط یکی از محققین منطقه انجام پذیرفته که عین مطالب ایشان نقل می شود.
شهاب الدین یاقوت حموی «612 ه.ق» در کتاب المعجم البلدان طرقبه را به عنوان ناحیه طوس ذکر میکند. در این منطقه چهار شهر به فواصل دو بزرگ و دو شهر کوچک به نام های تابرات (طابران)نوشان (نوغان) رادکان و تروغبذ که طرقبه بوده است. شهر طرقبه از جمله آبادیهای بزرگ طوس قدیم بوده که در میان دامنه های سرسبز بینالود واقع گردیده است. ترغبذ از ترق و بذ به معنی آبادی بزرگ است. پسوند بد و بذ و پت در پارسی باستان برای غیر انسان به معنی بزرگ آمده است. طرقبه در اصل تروغبذ بوده و ترغبذ و ترغوذ در طول سالیان متمادی تطور لفظی پیدا کرده اند و به ترغبذ و ترعبه وطرقبه تبدیل شده اند.
بعضی افراد به دلیل نداشتن ریشه و تاریخچه طرقبه آن را به معنی راههای بهتر بیان کرده اند و گفته اند:طرق جمع مکثر طریق و «به» به معنی بهتر است در نتیجه معنی راههای بهتر می باشد و این موضوع به سفر ناصرالدین شاه شاه قاجار به این دیار برمی گردد. راه نیشابور به طوس از دشت و کوه بوده است به خصوص در فصل بهار و تابستان راه کوه انتخاب می شده است و به دستور ناصرالدین شاه یا کسان او این راه مرمت می شود و چند رباط برای مسافران بنا می شود(هنوز بقایای یکی از آن رباطها در اول رودخانه جاغرق و اول رودخانه خرو موجود است) بعد از اینکه این راه بازسازی می شود و توسعه پیدا میکند تطور نهایی بر نام ترغبذ صورت می گیرد و به شکل کنونی طرقبه مرسوم می شود. به هر حال زنده بودن اسامی این سرزمین ییلاقی به دلیل داشتن بهترین انسانهای اهل علم و هنر و معرفت و کار بوده است. در سفرنامه های بعد از ظهور اسلام و کتب تاریخی هر جا از آبادیهای بینالود سخن به میان آمده است قبل از هوای مطبوع و پشش زیبای طبیعت از انسانهای بزرگوار آن به عظمت یاد کرده اند. از جمله شیخ ابی سعید ابی الخیر و امام محمد غزالی از کسانی هستند که به توصیف مردم این دیار به خصوص عارفان ترغبذی پرداخته اند.
در جلد دوم مطلع الشمس که از مولفات صنیع الدوله محمد حسن خان است «1302 ه.ق) تابران و نوغان رو دو شهر بزرگ طوس ذکر کرده تس و چون هفت قرن پس از البلدان نوشته شده، معلوم می شود که در این زمان این دو شهر فوق العاده بزرگ شده و به یکدیگر متصل گشته است. در حالیکه شهرهای کوچک فعلی «رادکان و تروغبذ» بر آن باب از پیشرفت نرسیده اند لذا آنها را از ییلاقات خوب مشهد با جزئی تغییر در املاء ذکر کرده و صنیع الدوله ملتزم رکاب ناصرالدین شاه در سفر مشهد بوده و از نقاطی که خط سیر ملوکانه بوده دیدن کرده و وضع جغرافیایی آن نقاط را به رشته تحریر در آورده و در مقدمه کتاب ذکر میکند که شاه از ییلاقات خوش آب و هوای مشهد دیدن کرده و مدتی در آن اقامت گزیده است.