تابان:تابنده
تافگه:ابشار
تارا:پارچه نازک سر عروس
تاسا:ارزو مند
تا لا:بخت و اقبال
تامان:دیواری از جو انه تنیده شده
تاویار:اتشبان
توانا:قادر/توانا
تروسکه:جرقه
تریفه:شعله/تابش ماه
تریشه:تابش ماه
تلیا:اسوده
توانا:توانا/ قدرتمند
توران:دام بان
ته رانه:اواز
ته رو:درختی جنگلی
تیروژ:افتاب
تیناب:رویا
تیشک:ذرات نور خورشید
-----------------------------
پارسا:پرهیزکار
پاکدل:پاکدل
پاکرو:خوش رفتار
پا کناو:خوش نام/مورد احترام
پا کیزان:پاکیزه ها
پر بار:پر میوه/ پر ثمر
پر دل:با جرات
پر سا:جویا
پر شنگ:اشعه خورشید/پرتو
پرو سکه:جرقه
پژال:جوانه نازک
پژان:پخش کننده
پشتیار:حامی
پوشین:سر زمینی که پر از گیاه خشک باشد
پویا:دونده/رونده
پویان:پوییدن
پوین:مرغ کاکل دار
پویه:تاج سر هد هد
په پوک:بی نوا
په پوله:پروانه
په ردیس:بهشت
په ردیکا:نامی در ماد باستان
په رژان:فراغت/مشغولیت
په رژین:پر چین
په ر وین:به زیبایی و ظرافت پر
په روانه:پروانه
په ره نگ:فروغ/گوشواره
په ری:فرشته
پریسا:مانند پری/پری مانند
پریشاد:پریشاد
په ریناز:زیبا مانند پری
په شوک:اشفتگی/پریشان
په یمان:از ته دل گریه کردن یا خندیدن
پژمان : غمگین
پیشرو:جلو دار
په یام:خبر /پیغام
پیروت:مرشد
پیشکه و:مترقی
پیشه وا:امام/رهبر
----------------------
بابان:خاندان/یکی از خاندان
بابونه:گیاهی بهاری با بوی خوش
با تینوک:گل سرخ
باخان:با غها
بارام:ستاره مریخ/یکی از شاهان ماد
بارزان:ایل بارزان / منطقه ای از کردستان
بارمان:نام پهلوانی تورانی
با ریسان:قبیله ای از کردهای کو هستان
بازوه ر:پر نده ای است
بازیار:بازپرس/باز دارنده
باژ یلان:باجیلان/نام قبیله ای از کردها
با ستینک:غنچه گل تازه شکفته
با سکار:قدرتمند
با شوان:نام کوهی در بانه
با شار:مقاومت
با لا به رز:بلند قد
با له وان:نو عی پرنده شکاری
بامشاد:یکی از نوادگان در بار سا سانی
با وه ند:اصیل
با وین:یکی از قبایل کرد
باهور:باد سخت
برزو:دلیر
بر وا:باور/تصدیق
بروسکه:جرقه
بریقه:شوق
بر یوان:نام یکی از قبایل کرد خراسان
بز وین:محرک
بژ وار:سر سبز
بژ ول:مژده/مژدگانی
بژ وین:سر سبز/سبزه زار
بژیو:قوت / روزی
بنتا:نو نهال
بنو شه:بنفشه
بوار:محل عبور در رود خانه
بوروا:باور /تصدیق
بوژان:رشد کردن
بو ژانه:گل خوشرنگ که بوی خوشی ندارد
بو نخوش:خو شبو
به تاو:روان / سریع
به تین:با قدرت/نیرومند
به خته ور:خوشبخت
به ختیار:صاحب اقبال
به خشا:بخشنده
به خشین:بخشیدن
بر وا:یقین/ایمان/ باور
به رتاو:افتاب
به ردل:محبوب/عزیز/صبحانه
به ر زان:بلندیها/نام قبیله ای
به رزاو:ابشار/مد دریا
به رزو:شکوه و عظمت
به رزه ک:سکو/جای بلند
به رزین:منبر/نام یکی از رهبران
به رکو:تو شه و زاد/نقطه مقابل پاشکو
به رهه م:میوه/ثمر
به ریز:ارجمند
به ژوار:نوعی درخت سخت
به ستو ره:جویبار
به سوز:شاد/خوشحال
به فران:پاک /سفید مانند برف
به فراو:جویی که از ذوب شدن برف درست شده
به فرین:پر برف/برف مانند
به فه ر:مبارک/برف
به لار:طناز
به لین:قول /وعده
به نا:گیاهی خوردنی
به ناز:نازه نین/طناز
به ناو:معروف/مشهور
به نه وش:گل بنفشه
به هار:بهار
به هرام:ستاره مریخ/یکی از شاهان ماد
به هرک:دریاچه
به هارات:گیاهی خوشبو
به همه ن:از اسامی باستانی/فرشته ای در ایین زرتشت
به هه شت:فردوس
به هیز:قوی / پر توان
به یان:سپیده دم
به یبوون:نام گلی
به ینه ت:وفا/عهد
بی تا:بی همتا/نمونه
بیتاوان:بیگناه
بیژه ن:نام پهلوانی معروف/ترانه خوان
بیستون:کوهی معروف در کرمانشاهبیهزاد:از نژاد خوب