واژه

معنی کلمات

واژه

معنی کلمات

معنی کلمات و معانی اسمها و شهرها و کشورها و رسم و رسومات
تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
آخرین نظرات
مارتیا:نام سردار ایلامی طبق نبشته سنگ بیستون ماردین:نام منطقه وشهری در ترکیه ماریا:پهلوانان و جنگاوران قوم میتانی کرد را ماریا می گفتند. مارین:نام گیاهی که فقط در کوهستان ها می روید ما رینه:یکی از  آثار باستانی در ترکیه فردین:دارنده ایین زرتشت فرشاد:فرشاد فرمسک:اشک فروهر:روح /جاویدان فریا:به کمک رسیدن فریدون:قهرمان با ستانی اقوام ایرانی فریشته:پری فریناز:پر یناز فه رامرز:نام پسر رستم فه را نه ک:نام مادر فریدون فه ر زاد:فرزاد فه ر زا نه:فه رزان فه ر زین:وزیر درباری شطرنج فه ر شید:فرشید فه رهاد:فر هاد قهرمان شیرین و فر هاد فه ریبا:فریبنده فه ریبو ر ز:نامی برای پسران فه ریکه:سبزه نرسیده قا ره مان:قهرمان قاسپه:اواز کبک قومری:نام پرنده ای است کا رزان:دانا/عاقل کاروان:کا ر وان کا ر و س:گیاهی خو شبو کاله:نو ر س کا مران:خو شبخت کا مره وا:کا میاب کا میاب:کا مروا کا میار:ارزو مند کانی:چشمه کاوه: کاوه اهنگر کا وان:انقلاب بزرگ کا ویار:کو هنورد/نگهبان کوه کریشه:نوعی پارچه کو چه ر:مهاجر کوسار:کوهستان کو یار:همراه سفر در کوه که ژال:زیبا/زیبا روی که ژان:کوهها که ژو:سفید پوست که ژین:ابریشم که وی:کوه برفی که و یار:حامی و نگهبان که هیا:کد خدا که یا نوش:کیانوش کیا:پادشاه با قدرت که یوان:ستاره زحل کیو سان:کو هستان کیو مه رس:نام نخستین پادشاه پیشدادی گلاله:طرح /نقشه گلیار:گل انار گو وه ند:شادی /عروسی گو ده رز:نام یکی از فرزندان کاوه اهنگر گوران:نام یکی از طوایف کرد گولاله:نام گلی گولارا:گل ارا گو لان:گلها/نخستین ماه بهاری در کردی گو لباخ:گل باغچه گو لبه هار:گل بهار گو لچه ن:گل انار گو لپه ر:گل پر لیو ال:لب لعل ما زیار:سردار ماد در لشکر کورش ما ژ ده ک:نام پیامبر ایرانی در دوره ساسانی ماسا:ماه اسا مامز:آهو ماندانا:دختر آژ دید هاک که مادرش کورش بود ما نوش:ماه نوش ماهر و:رخ همچون ماه ماه شه ره ف:ماهشرف/ نام همسر خسرو خان والی اردلان که شاعر بر جسته ای نیز بود ما هور:تابناک مر وا ری:مروارید/سنگی است قیمتی مروف:انسان مزدا:بزرگ مو ژده:نوید/مژده مه ر جان:سنگی قیمتی سرخ رنگ مه ر دو خ:خدای باستانی بابل مه رینا:نام روستایی منو چهر:دارای چهره ی بهشتی مژ گان:مژه ها کنایه از زیبایی مه ستانه:سر خو ش مه لان:پر نده مه نو شان:نام حاکمی که از طرف کیخسرو منصوب شده مه هتاب:مهتاب مه هشید:مهتاب مه  هناز:مهناز مه هین:بزرگ میترا:مهر میخه ک:میخک مید یا:سر زمین ماد و نام سلسله ماد میلاد: دانش اموز /شاگرد/تولد ناری:به رنگ انار نا ریا:قاصد/ پیک نازار:پر ناز ناز په ری:نام بهرام گور نازدار:کسی که نازش خریدار دارد نا ز نین:دلربا نازی:نازنین نا زیلا:ناز یلی نا سکی:نازک نا سیار:اشنا نا هید:گیاهی مانند ستاره  /ستاره نشتمان:وطن نو شان:نو شیدن نوش ئا فه رین:نوشافرین نگین: نگین نگار:زیباروی نو شیار:نو شاننده نو شین:گوارا/نو شیدن نو شینه:گوارا نه به ز:خستگی ناپذیر نه چیره وان:شکارچی نه خشین:پر نقش و نگار نه رمین:رعنا قامت نه ر گس:گل نر گس نه سا:زمین و محل افتاب نگیر نه سته ره ن:نام گلی نه سرین:گل نسرین نه شمیل:دلربا/خوش اندام نه کیسا:چنگ زن و موسیقی دان خسرو پرویز نه به ر:تازه رسیده نه و رو ز:نخستین روز بهاری/عید باستانی نیرگس:نام گلی نیلی رنگ نیشان:نشانه نیکسار:نام منطقه ای در نزدیکی سیواس ترکیه نیگار:بت/ دوست داشتن نیلو فه ر:نام گلی است نیلی رنگ نسیم:باد/ نام بادی است بهاری نوید:مژده ورشه:درخشش /براق و نه و شه:بنفشه وه ر زیا:بزرگ ویان:دلربا ویدا:اشکار/هویدا ها و ری:همراه / دوست ها وتا:هما نند/مانند ها وژین:همدم /همزیست ها و یار:حامی یکدیگر ها یا:اگاه همایون:مبارک/ معشوقه همای هو ریان:قبیله ای از قبایل کرد هو زان:دانشمند هو شه نگ:هو شنگ هو گر:ساعی/امید وار هو مان:صاحب /خداوند هو نیا:شعر هه ژار:فقیر/تهیدست هه ژیر:زیبا /  باهوش هه لا له:گل لاله هه لمه ت:حمله / یورش/نام فرمانده ای کرد هه لو:عقاب/ پرنده شکاری هه نار:انار هه نگا مه:از اسامی کردی که در کرمانشان و اورامانات رایج است هیدی:صبور هیرا:وسیع/بزرگ هیمن:هیمن هینا:ماهر/امو زش دیده هیژان:لایق/ارجمند هیوا:امید یادگار:یادگار یا سه مه ن:یا سمن یا وه ر:دوست /حامی یه کد ل:دوست/راستینیه گا نه:یگانه

نظرات  (۱۶)

با سلام و خدا قوت به شما استاد بزرگ

در مورد کلمه گوران - بر اساس دفاتر یارسان یکی از نامهای خداوند است همچنین لقب سلطان سهاک بنیانگذار ایین یارسان نیز میباشد. یکی از گویشهای کوردی نیز میباشد .
سلام
آقا چرا مارو با دنیای زیبای کلمات آشنا کردی؟!؟!؟؟!؟!
پاسخ:
امیدوارم نوشته هایم سودمند باشد.
آقای اشکبوس لطف کنید معنی کامل (مه رینا) و تلفظ درستش رو توی بخش نظرات وبلاگ من بزارید ممنون
سپاس...
سلام. فریا اسم عربی و تا جایی که می دونم معنیش بزرگ .
فریا چه جوری می تونه به کمک رسیدن باشه اون فریاد می شه...
پاسخ:
فریا عربی نیست
سلام.با تشکر.اما اسم هیدی رو اشتباه نوشتید .درستش هدی هستش که کسره زیر ه داره.معنیش هم یواش و آرام میشه.
فریا معنیش درسته یعنی کمک کردن
درود
اسم من ی اسم کوردیه و معنیشو اینجا ننوشتید بنویسید لطفا
هیمن تلفظ درستش هست : Hêmin بین میم و نون، ساکن تلفظ میشه
اگه فارسی بخوایم بنویسیم میشه: هِمن
به معنی آرام،متین و باوقاره
سلام خیلی ممنون ولی ایکاش اسم وریارم بذارین به معنی دانا وباهوش
سلام معنی اسم وریا رو میخواستم باریشه کامل اسم
ملک یعنی چی؟
با سلام .معنی اسم ماهانا
که ویار ناوی کچانه یات ای کورانه؟
سلام معنی اسم نیلا را میخواستیم با ریشه کامل
اسم کوچه ر ریشه ترکی داره... کوچ که هم وارد زبان فارسی شده و هم کردی به معنی مهاجرته... کوچه ر یا کوچمن یعنی مهاجر