واژه

معنی کلمات

واژه

معنی کلمات

معنی کلمات و معانی اسمها و شهرها و کشورها و رسم و رسومات
تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
آخرین نظرات

۳۰ مطلب با موضوع «معنی نامهای عربی» ثبت شده است

باقر یک نام عربی پسرانه است به معنی شکافنده . فراگیری  این نام از نام امام محمد باقر  می باشد . لقب این امام ، باقر العلوم به معنی شکافنده دانش هاست . باقر در فرهنگهای لغت: باقر. (کلمه عربی و صفت است ) شکافنده و گشاینده و وسعت دهنده . (از اقرب الموارد). شکافنده و گشاینده و فراخ کننده . (از منتهی الارب ). شکافنده و گشاینده . (ناظم الاطباء). || مرد بسیار علم . (آنندراج ) (غیاث اللغات ): هو باقر علم ؛ یعنی او وسعت دهنده ٔ علم و متبحر در علم است . (ناظم الاطباء). || مرد بسیار مال . (آنندراج ) (غیاث اللغات ). || اسد که چون بر شکار پیروز شود شکم او را بدرد و بشکافد. (از اقرب الموارد) (از تاج العروس ). شیر که اسد باشد. (از منتهی الارب ). شیربیشه . (ناظم الاطباء). شیر درنده . (آنندراج ) (غیاث اللغات ). || گاو. (مهذب الاسماء). ج بواقر. اسم جمع (بروایت لیث ) باقر جماعة بقر باشد با شبانانش ، مثل جامل که جماعة شتران بود باساربانان . و در جمهرة ابن درید آمده است که باقر و بقیر جمع بقر باشد.(از تاج العروس ). گروه گاوان با گاوچرانان و آن اسم جمع است . (از اقرب الموارد) . باقر و بَقیر و بَیقور و باقور و باقورة اسم جمع. (منتهی الارب ). و رجوع به بقیر و بیقور و باقور و باقورة شود. || رگی است در مآقی . (از اقرب الموارد) (تاج العروس ). رگی است در بیغوله ٔ چشم . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). || طائری است ابلق یا خاکسترگون یا سپید. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ). ج ، بَقَر.
ابوالفضل نام پسرانه عربی رایج در ایران است . ابوالفضل یعنی صاحب برتری . گاهی ابو به معنای پدر نمی آید و به معنی دارنده چیزی است . مثال دیگر ابوالعلم به معنی صاحب دانش .
فَــتّـانه یک نام دخترانه عربی است . به معنی بسیار فتنه گر ، بسیار آزمایشگر . منظور دختری است که از بسیاری زیبایی اش  دلدادگان بسیار می یابد به گونه ای که موجب فتنه می شود و پسران بر سر به دست آوردن او با هم در گیر می شوند.
ریم یعنی آهو . ریما نیز همان ریم است با یک الف برای زیبایی و خوش آهنگی در پایان آن . ریما یک نام دخترانه عربی است که در ایران به ندرت به کار می رود ولی در کشورهای عرب همسایه بسیار است . در میان عزیزان عرب هم میهن ما به کار می رود . جَیران در ترکی معادل همین نام است .
کاظم یک نام عربی پسرانه به معنی فروبرنده خشم است . کاظِم الغَیظ  اصل این کلمه است . لقب امام هفتم موسی بن جعفر است . اما معنی این اسم در فرهنگ ها: کاظم .  جمع آن ، کُظَّم . (منتهی الارب ). و کاظمین . خاموش و فروخورنده ٔ خشم . (منتهی الارب ) (آنندراج ). حلیم و بردبار. ساکت . الذین ینفقون فی السراء والضراء و الکاظمین الغیظ و العافین عن الناس و اﷲ یحب المحسنین . (قرآن 134/3). و انذزهم یوم الاَّزفة اذا القلوب لدی الحناجر کاظمین . (قرآن 18/40).
علی یک نام پسرانه عربی است . علی به معنی بلند مرتــبه است . این کلمه بر وزن فَعیل است و اصل عربی آن با  یاء تشدید دار است . یعنی عَـلـیّ نوشته می شود  . سه حرف اصلی اش ( ع ل و )  است . به تغییرات این کلمه دقت نمایید : عَلیـو      ==»       عَلیی       ==»      عَـلیّ
جَعفـَر یک نام پسرانه عربی به معنی رود پر آب است . دلیل نامگذاری نیز بدیهی است از نام امام ششم شیعیان امام جعفر صادق (ع) گرفته شده است .هرچند در فرهنگها به معنی شتر پر شیر نیز آمده اما از آنجا که جعفر نام پسر است به هیچ روی چنین معنایی درست نیست و معنی جعفر همان رود پرآب است نه چیز دیگر .اما در فرهنگها چه آمده است .با کمی دقت می بینیم نظرها گوناگون است . جعفر: جوی کوچک . جوی خرد. (مهذب الاسماء) (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). ||  جوی بزرگ . جوی کلان . (منتهی الارب ). جوی کلان فراخ . (مهذب الاسماء) (اقرب الموارد). از لغات اضداد است . ||  جوی پرآب . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). || شتران ماده ٔ پرشیر. (منتهی الارب ). || جعفری دیدم که بر جعفر سوارجعفری می خورد و از جعفر گذشت . اما معنی جعفر در دو فرهنگ لسان  العرب و المحیط . به ادامه مطلب مراجعه کنید .  
فاطِمه یک نام دخترانه دارای ریشه عربی است و معنای آن در همه فرهنگ های لغت چنین آمده است :  زنی که فرزندش را از شیر گرفته است . زنی که بچه ٔ دوساله را از شیر گرفته باشد. (غیاث ). اما ببینیم در بزرگ ترین فرهنگ لغت عرب چه آمده است : وفَطَمَ  الصبیِّ یَفْطِمه  فَطْماً ، فهو  فطیم:  فصَلَه من الرضاع. ( ترجمه : فطم الصبی . یعنی کودک را از شیر گرفت.) نام فاطمه پیش از حضرت فاطمه  همسر حضرت علی نیز به کار می رفته و در شعر جاهلی این نام موجود است .در آغاز اسلام نیز چند فاطمه وجود داشت . فاطِمة  دختر پیامبر اسلام فاطِمة  بنت أسد بن هاشم مادر علی بن أبی طالب فاطمة  بنت حمزة سید الشهداء فاطمة  بنتُ عُتْبة بن ربیعة فاطمة  بنت عبد الله بن عمرو بن عِمْران بن مَخْزُوم مادر بزرگ پیامبر در این تصویر نامهای منسوب به حضرت فاطمه وجود دارد . اما این معنی ( مادری که فرزندش را از شیر گرفته است )در فرهنگ های لغت است . حال از نگاه دیگری بدین نام بنگریم :( به ادامه مطلب بروید.)
شیما یک نام دخترانه عربی است .شیما را  بر وزن سیما تلفظ می کنیم . اما تلفظ عربی آن فرق دارد . در عربی (شـَیمـآء ) گفته می شود و بر وزن (فـعْـلاء ) می باشد . شیماء مؤنث أشیَم است . شیما یعنی دختر دارای خال .
مَهدی یعنی هدایت شده. بیشتر می پندارند مَهدی یعنی هدایت کننده اما این طور نیست . هادی به معنی هدایت کننده است نه مهدی . مهدی یک نام پسرانه عربی است . اصل عربی اش ( مَهـدیّ ) با تشدید حرف ی است .  اصل آن مَهدوی  mahdooy  است که واو به ی  تبدیل و در آن ادغام شده است . مَهدوی ==>  مَهدیی ==>  مَهدیّ منظور از مهدی در فارسی همان امام دوازدهم شیعیان است و معمولاً  بر پسرانی که در نزدیکی نیمه شعبان چشم به جهان می گشایند این نام را می نهند . در فارسی به گویش تهران آن را مِتی تلفظ می کنند  .